صدا و سیمای جمهوری اسلامی در تجاوز ۱۲ روزه ناتو به سرزمین الهی جمهوری اسلامی خوش درخشید. آن هنگام که دشمن برای خاموش کردن صدای حقیقت به ساختمان شیشهای حمله کرد حوادثی رخ داد که صدا و سیما گوهرهای وجودی خود را در وادی مقاومت رو کرد. خانم امامی نماد این ظهور قهرمانانه شد و صدها تن از عوامل تولید در پشت صحنه این حادثه نشان دادند تا آخرین نفس و آخرین قطره خود پای کار مقامت ملت ایستادهاند!
صدا و سیما با برنامههای فوقالعاده موفق خود در گزارش تبهکاریهای آمریکا و رژیم صهیونیستی رکورد تازهای از نمایش بلوغ آگاهی ملت و روشنگری در عرصه جهاد تبیین به جای گذاشت. گزارش حرفهای از حوادث جنگ نشان داد یک اتاق فرمان هوشمند در رسانه ملی مشغول کار است. برنامههایی چون «از سرگذشت»، «لاله خیز»، «حماسهخوان» و … اوج این کار حرفهای را نشان داد.
هفته گذشته در برنامه «حماسهخوان» دکتر رجبی به همراه دکتر حامد حاج حیدری و دکتر محمدباقر خرمشاد به «بازخوانی» رویدادهای جنگ ۱۲ روزه و «بازفهمی» فلسفه واکنشهای مردم و نحوه مدیریت بحران و نوع مواجهه حاکمیت با این پدیده پرداختند. این نشست ظاهرا طوری بود که با استقبال مردم روبهرو شد و یک بار دیگر صدا وسیما را وادار به پخش مجدد کرد. آنچه در زیر میخوانید اقتباس از برخی مباحث مطرح شده در این نشست است.
۱- اخلال در لایههای اتحاد ملی و انسجام اسلامی در ایران که در فتنههای ۷۸، ۸۸ ، ۹۸ و ۱۴۰۱ و … رخ داد یک پروژه امنیتی و سیاسی بود نه یک جنبش اجتماعی!
برخی جامعهشناسان در ایران با جعل واژههایی چون «فروپاشی اجتماعی» و «شکاف نسلی» شورشهای یاد شده را صورتبندی نظری و تئوریک کردند. حال آنکه اتاق فکر این شورشهای عقیم در موساد و سیا و چند سفارتخانه خارجی در تهران بود. دشمن در توهم «فروپاشی اجتماعی» و «شکاف نسلی» بود و همین توهم باعث شد آنها در جنگ اخیر روی آن حساب باز کنند!
در این حساب هیچ پولی جز پرداختهای بیحاصل به عوامل خودفروخته و وطنفروش مبلغی دیگری وجود نداشت. شورشها نشانه یک جامعه فروپاشیده نبود یک سازوکار سیاسی و امنیتی داشت که در اتاق فرمان سیا و موساد پخت و پز میشد.
۲- روح جمعی ایرانیان یا «مای» ایرانیان ریشه در یک فهم تمدنی با فرهنگ غنی ایرانیان بهویژه پس از اسلام دارد. ایرانیان پس از ۷۸ و قبل از آن شاهد یک جامعه سیاسی با سطح بالایی از انسجام ملی و اجتماعی هستند که فهم درستی از «تاریخ» بهخصوص تاریخ سیاسی یکصد سال اخیر دارند.
۳- قدرت ملی ایرانیان که در نیم قرن اخیر بهخاطر نبوغ رهبری امامین انقلاب مدام در حال «بازتولید»، «بازآرایی» و «بازفهمی» است، ناشی از توالی منطقی از نسل شهدا دارد که در هر دوره به شکل اعجابآوری ظهور پیدا میکند.
الف: شهدای انقلاب اسلامی
ب: شهدای ترور
ج: شهدای جنگ تحمیلی
د: شهدای حرم
هـ: شهدای خدمت
و: شهدای سلامت
ز: و بالاخره شهدای تجاوز ۱۲ روزه آمریکا به ایران
شهدای هر دوره خالق الگویی جدید برای نسلهای پس از خود و حتی نسلهای هم عصر خود شدند!
هر شهید خالق یک فرهنگ جدید به مثابه خون جدید در رگهای حیات اجتماعی بهویژه اتحاد ملی و انسجام اسلامی است. این فرهنگ «هویتساز» است.
جنگ اخیر صحنهای برای ظهور حیرتانگیز هویت ایرانیان به عنوان یک اهرم قدرت در برابر تجاوز خارجی شد!
۴- هنر انقلاب اسلامی ایران این است که توالی خود را طی نسلهای جدید الگوسازی کرده و برخی از جامعهشناسان را از توهم «شکاف نسلی» و «جعل فروپاشی اجتماعی» درآورده است.
۵- انقلاب اسلامی و نسل پیشتاز و پیشرو آن را نمیتوان در یک زمان و مکان ازجمله ایران منجمد کرد. انقلاب نه به گذشته برمیگردد و نه درجا میزند با سرعت نور جلو میرود جامعه را همواره در سطح اتحاد ملی و انسجام اسلامی حول محور ولایت فقیه نگه میدارد.
۶- بخشی از هویت فرهنگی و الهی ما در راهپیمایی عظیم اربعین از نجف تا کربلا در سطح جهان هویت فرهنگی و الهی انقلاب را واتاب میدهد. انقلاب اسلامی این ظرفیت را دارد که اتحاد و همبستگی آزادگان و عدالتخواهان جهان را تجمعات قارهای با پرچم امام حسین (ع) و اهل بیت پیامبر اعظم (ص) نمایندگی کند.
محمدکاظم انبارلویی
بدون نظر تا کنون
مکالمات را مشاهده کنیدبدون نظر!
شما بایدوارد شوید برای ارسال یک نظر.