هدف غربی ها از اعلام‌ برسمیت شناختن دولت مستقل فلسطینی چیست؟  

1404-05-10 ۰ نظر

بر اساس تحلیل‌های سیاسی و شواهد دیپلماتیک، اهداف متعددی پشت پرده این اقدام وجود دارد که به مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌شود:

۱. مدیریت افکار عمومی جهانی
فشار افکار عمومی: پس از تشدید جنگ غزه و افزایش تصاویر خشونت علیه غیرنظامیان فلسطینی به ویژه کودکان، موج همدلی جهانی با فلسطین در اروپا و آمریکا بالا رفت. دولت‌های غربی برای کاهش فشار از سوی جوامع خود و حفظ مشروعیت، به سمت اقدامات نمادین مانند شناسایی دولت فلسطین یا طرح آن حرکت کردند.

۲. کنترل بحران و پیشگیری از رادیکالیسم
کاهش جذب گروه‌های مقاومت: غرب با این اقدام سعی دارد یک مسیر دیپلماتیک را به عنوان راه حل جایگزین مبارزه مسلحانه برجسته کند و نسل جوان فلسطینی و جهان عرب را از گرایش به گروه‌های مقاومت بازدارد.

۳. اعمال فشار بر اسرائیل
ابزار چانه‌زنی: برخی کشورهای اروپایی از این طریق می‌خواهند بر دولت اسرائیل فشار بیاورند تا روند صلح واقعی و توقف شهرک‌سازی را بپذیرد.

۴. تفکیک پرونده سیاسی و امنیتی
دوپاره کردن جریان مقاومت: غرب امیدوار است با جلب رهبری تشکیلات خودگردان و متحدان منطقه‌ای به روند سازش، صفوف فلسطینی‌ها را شکاف دهد و مقاومت مسلحانه را منزوی یا تضعیف کند.

۵. حفظ نقش‌آفرینی در آینده منطقه
کنترل آینده فلسطین: غربی‌ها می‌خواهند در ترتیبات بعد از جنگ و در بازسازی و ساختار سیاسی جدید فلسطین نقش محوری داشته باشند و اجازه ندهند بازیگران محور مقاومت یا قدرت‌های رقیب (مثل ایران، روسیه و چین) تأثیرگذاران اصلی باشند.

۶. تثبیت نظم جدید بین‌المللی (نمادین‌گرایی)
رویکرد نمادین: اغلب این تصمیمات اعلامی (نه اجرایی) هستند و در عمل الزامی جدی برای اسرائیل ایجاد نمی‌کنند، اما به غرب اجازه می‌دهد خود را مدافع حقوق بشر و حل‌وفصل مسالمت‌آمیز منازعات نشان دهد.

نتیجه‌گیری:
شناسایی دولت فلسطین از سوی غرب، عموماً با هدف مدیریت بحران، کنترل افکار عمومی، فشار تاکتیکی بر اسرائیل و مهار محور مقاومت انجام می‌شود تا هم وجهه خود را حفظ کند و هم آینده تحولات را به سود منافع خود مدیریت کند.

پیامدهای عملی این اقدام با توجه به مخالفت صهیونیستها و آمریکا چیست ؟
اعلام به رسمیت شناختن دولت فلسطین توسط برخی کشورهای غربی، بیشتر اقدامی سیاسی و نمادین است و پیامدهای عملی آن به شدت تحت تأثیر مخالفت شدید رژیم صهیونیستی و دولت آمریکا قرار می‌گیرد. لذا، مهم‌ترین پیامدهای عملی و واقعی این اقدام را، با توجه به مخالفت صهیونیست‌ها و ایالات متحده، به اختصار بیان می‌کنم

پیامدهای عملی (و محدودیت‌ها)

۱. تأثیر بر روند مذاکرات
باوجود اعلام شناسایی، رژیم صهیونیستی و آمریکا مانع هرگونه تحول جدی در عرصه میدانی می‌شوند، چرا که کنترل اصلی بر سرزمین‌ها، منابع و امنیت فلسطین کاملاً در دست اسرائیل است. حتی قطعنامه‌های احتمالی مجمع عمومی یا شورای امنیت سازمان ملل نیز، اغلب با وتوی آمریکا عملاً بلااثر می‌شود.

۲. افزایش فشار نمادین بر اسرائیل
این تصمیم کشورهای غربی، اسرائیل را در افکار عمومی بین‌المللی بیش از پیش در موضع انزوا قرار می‌دهد و به افزایش وجهه مظلومیت فلسطینی‌ها کمک می‌کند. اما اسرائیل، به پشتوانه‌ی آمریکا، از پذیرش هرگونه حق حاکمیت یا استقلال واقعی برای فلسطین امتناع می‌کند و اقدامات سرکوبگرانه خود را ادامه می‌دهد.

۳. محدودیت‌های حقوقی و دیپلماتیک
شناسایی رسمی در سطح دوجانبه ممکن است سطح روابط دیپلماتیک بین دولت‌های اروپایی و فلسطین (تشکیلات خودگردان) را ارتقاء دهد (مانند باز کردن سفارت یا اعطای امتیازات نمادین)، اما هیچ تغییری در واقعیت زندگی فلسطینی‌ها یا حاکمیت واقعی بر سرزمین‌شان ایجاد نمی‌کند. اسرائیل واکنش متقابل و تهدیدآمیزی نسبت به این کشورها نشان می‌دهد (مانند اخراج سفرا، توقف همکاری‌های اقتصادی یا امنیتی و…).

۴. پیامد برای نقش آمریکا
آمریکا همواره حمایت‌گر تمام‌قد اسرائیل باقی مانده و احتمالاً با تهدید به قطع حمایت اقتصادی، سیاسی یا امنیتی از طرف‌های فلسطینی و حتی کشورهایی که اقدام به شناسایی می‌کنند، سعی در کنترل این موج دارد. در داخل فلسطین، عمده کمک‌ها و پروژه‌های بین‌المللی وابسته به سازوکار آمریکا و اروپا باقی می‌ماند و تغییری جدی در ساختار سیاسی-اقتصادی فلسطینی‌ها ایجاد نمی‌شود.

۵. تقویت دو دستگی داخلی
اقدام غربی‌ها ممکن است باعث افزایش رقابت میان دو جریان تشکیلات خودگردان (وابسته به غرب) و جریان مقاومت (مخالف روند سازش) شود. بخشی از جامعه فلسطین ممکن است وعده “دولت مستقل” را سراب بداند و بخشی آن را تاکتیک برای کسب حقوق از دست رفته قلمداد کند. همین اختلاف به نفع اسرائیل تمام می‌شود.

۶. برنامه‌ریزی برای آینده فلسطین
غربی‌ها با این رفتار تلاش می‌کنند رهبری “فلسطین” را (در صورت برپایی دولتی ضعیف شده) از دست گروه‌های مقاومت خارج و در اختیار نیروهای متمایل به سازش قرار دهند، تا آینده فلسطین مطابق راهبرد غرب، نه بر اساس خواست اکثریت مردم فلسطین شکل بگیرد.

جمع‌بندی:
اگرچه این اقدام از جهت نمادین و تاثیرگذاری بر افکار عمومی اهمیت دارد، اما بدون همراهی آمریکا و بدون تغییر اساسی در سیاست‌ها و موازنه قدرت میدانی، تأثیر عملی قابل توجهی بر سرنوشت واقعی ملت فلسطین ندارد. اسرائیل از ابزار قدرت و حمایت آمریکا برای بی‌اعتنایی به چنین تصمیماتی بهره می‌برد و بیشتر یک نزاع دیپلماتیک و تبلیغاتی رقم می‌خورد نه یک تغییر واقعی میدانی.

تعارض این اقدام با راه حل یک دولتی ایران برای حل مسئله فلسطین، چیست ؟
تعارض راه‌حل “دولت مستقل فلسطینی” که از سوی برخی کشورهای غربی مطرح و شناسایی می‌شود، با راه‌حل «یک کشوری» که جمهوری اسلامی ایران و جریان مقاومت تأکید دارند، یکی از بنیادی‌ترین اختلافات راهبردی در مسأله فلسطین است.

۱. تعریف دو راه‌حل

الف) راه‌حل یک کشوری
مبنای ایران و محور مقاومت: تشکیل یک دولت واحد و دموکراتیک در سراسر فلسطین تاریخی (از رود اردن تا مدیترانه) با حضور همه ساکنان اصلی (مسلمان، مسیحی و یهودی) و بازگشت آوارگان فلسطینی؛ بدون رژیم صهیونیستی و جداسازی نژادی.

جرم‌انگاری صهیونیسم: ساختار اشغالگرانه و تبعیض‌آمیز صهیونیستی باید برچیده شود و آینده فلسطین به رأی اکثریت مردم اصیل آن واگذار شود.

ب) راه‌حل دوکشوری غربی
پیشنهاد غرب: ایجاد دو دولت مستقل در سرزمین تاریخی فلسطین—“دولت اسرائیل” در بخش‌های اشغال‌شده ۱۹۴۸ و “دولت فلسطین” در کرانه باختری و غزه (بخشی از سرزمین ۱۹۶۷)؛ یعنی شناسایی موجودیت اسرائیل به عنوان یک واقعیت و تأسیس یک کشور فلسطینی ضعیف، بدون بخش عمده‌ای از سرزمین و حتی بدون استقلال واقعی سیاسی و نظامی و اقتصادی.

۲. تعارض‌ها و اختلافات راهبردی

الف) قبول اسرائیل یا برچیدن آن؟
راه‌حل ایران: مشروعیت اسرائیل مطلقاً پذیرفته نمی‌شود و همه ساکنان اصیل حق رأی و تعیین سرنوشت دارند؛ صهیونیسم باید حذف شود.

راه‌حل غرب: موجودیت اسرائیل قانونی و اجتناب‌ناپذیر قلمداد می‌شود و به رسمیت شناخته می‌شود؛ فلسطینی‌ها فقط بخش محدودی حق اداره دارند.

ب) حقوق آوارگان
راه‌حل ایران: همه آوارگان باید به سرزمین مادری بازگردند و در سرنوشت فلسطین شریک باشند.

راه‌حل غرب: سرنوشت آوارگان نامشخص است و بازگشتشان به نقاط اصلی زندگی‌شان تضمین نمی‌شود.

ج) سد کردن راه مقاومت و ادامه اشغال
ایجاد دولت فلسطینی ضعیف، ابزار کنترل و فشار بر گروه‌های مقاومت؛ سبب بقای نظام صهیونیستی حتی با نام “صلح”.

د) تثبیت اشغال بخش‌های گسترده
راه‌حل غرب عملاً به اشغال بخش وسیعی از فلسطین مشروعیت می‌دهد و فلسطین فقط به مناطق پراکنده و محصور درون دیوارها و ایست‌بازرسی‌ها محدود خواهد شد.

هـ) مزورانه بودن رویکرد غرب
بسیاری معتقدند این “دولت مستقل فلسطین” یک دولت واقعی نبوده و صرفاً برای سرپوش گذاشتن بر جنایات و اشغالگری اسرائیل است تا افکار عمومی جهان را آرام کنند، نه برای احقاق حقوق مردم فلسطین.

۳. جمع‌بندی ساده
راه‌حل یک کشوری ایران، به دنبال براندازی رژیم صهیونیستی و حق کامل فلسطینی‌ها در سراسر سرزمین مادری است؛ راه‌حل دوکشوری غرب، به دنبال تثبیت موجودیت اسرائیل و دادن حکومتی نمادین و محدود به بخشی از فلسطینی‌ها است. به همین دلیل، اعلام شناسایی دولت مستقل فلسطینی از سوی غرب، فرسنگ‌ها با هدف راهبردی ایران و جریان مقاومت فاصله دارد و عملاً در تضاد با آن است.

حمیدرضا ترقی
عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی

بدون نظر تا کنون

مکالمات را مشاهده کنید

بدون نظر!

شما بایدوارد شوید برای ارسال یک نظر.

<