اجاره ۹۹ ساله کریدور زنگزور به ایالات متحده تحت عنوان فریبنده «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بینالمللی» (TRIPP)، نه یک ابتکار اقتصادی، که سناریویی برای استحاله ژئوپلیتیک قفقاز و استقرار پایگاه ناتو در مرزهای شمالی ایران است. این توافق که با میانجیگری مستقیم دونالد ترامپ و در غیاب قدرتهای تاریخی منطقه منعقد شده، ارمنستان را به مستعمرهای اجارهای تبدیل میکند و حاکمیت آن را بر بخش حیاتی استان سیونیک ــ در مجاورت مرز ایران ــ به کنسرسیومی آمریکایی واگذار مینماید، کنسرسیومی که نه تنها توسعه خطوط ریلی، لولههای نفت و گاز، و زیرساختهای ارتباطی را کنترل خواهد کرد، بلکه بهگفته گزارشهای معتبر، شامل حضور شرکتهای نظامی خصوصی آمریکایی با مجوز استفاده از زور و استقرار احتمالی هزار نیروی مسلح در قلب ارمنستان است. این اقدام، که با وعده پوشالی حمایت امنیتی از ایروان در برابر باکو توجیه میشود، در واقع خیانت به آرمانهای حاکمیت ملی و تبدیل خاک ارمنستان به ابزار پیشبرد منافع هژمونیک آمریکا و ناتو در منطقهای است که روسیه و ایران قرنها در آن نفوذ داشتهاند.
پیامدهای این توافق برای ایران فراتر از تهدیدات مرزی متعارف است؛ این طرح بهمنزله قطع راهبردی دسترسی ایران به کریدورهای اوراسیایی و قطع آخرین مسیر مستقیم زمینی تهران به ارمنستان، روسیه و دریای سیاه است و عملاً نقش تاریخی کشور را در ابتکار «کمربند و جاده» چین به حاشیه میراند افزون بر این، استقرار نیروهای آمریکایی در فاصله چندکیلومتری مرزهای ایران، نه تنها امنیت مرزهای شمال غرب را تهدید میکند، بلکه پروژه فشار حداکثری و جاسوسی آمریکا علیه ایران را به عرصهای جدید وارد میسازد، عرصهای که در آن، واشنگتن با دسترسی مستقیم به مرزهای ایران، توان نظارت و حتی عملیات علیه منافع ملی را به دست میآورد. این کریدور، همچنین با تسهیل همکاری نظامی آذربایجان و اسرائیل ــ که پیشتر با لغو محدودیتهای تسلیحاتی علیه باکو توسط آمریکا تقویت شده ــ حلقه محاصره امنیتی حول ایران را تنگتر میکند.
واگذاری مدیریت امنیت کریدور به شرکتهای نظامی خصوصی آمریکایی (چنانکه نشریه اسپانیایی «Periodista Digital» افشا کرده)، در عمل به معنای ایجاد پایگاه ناتو در پوشش حفاظت از زیرساختهاست. حضور این نیروها که مجوز استفاده از سلاح دارند، نه تنها حاکمیت ارمنستان را نقض میکند، بلکه میتواند به بهانههایی مانند «مبارزه با تروریسم» یا «حفظ ثبات»، به مداخلات نظامی گستردهتر در قفقاز بینجامد.
دولت نیکول پاشینیان با این توافق، نه تنها حاکمیت ارمنستان بر ۴۳ کیلومتر از استراتژیکترین خاک خود را برای یک قرن واگذار میکند، بلکه در واقع ارمنستان را به گروگان سیاستهای آمریکا تبدیل میکند. انحلال گروه مینسک (که روسیه، فرانسه و آمریکا در آن نقش میانجی داشتند) و جایگزینی آن با نظارت انحصاری آمریکا، آخرین میخ بر تابوت نفوذ تاریخی روسیه در قفقاز است و نشان میدهد که ایروان در ازای دریافت حفاظتی موهوم، خود را به بازیچه پروژهای تبدیل کرده که امنیت بلندمدت آن را نابود میکند.
واکنش مسکو به این توافق تاکنون منفعلانه بوده است؛ اگرچه سخنگوی وزارت خارجه روسیه این طرح را «فریبکاری آمریکایی» خوانده، اما تمرکز کرملین بر جنگ اوکراین، مانع از اقدام عملی آن برای مقابله با نفوذ آمریکا در حیاط خلوت سنتی خود شده است. در سوی دیگر، موضع ایران علیرغم هشدارهای صریح رهبری درباره «مخالفت با هرگونه تغییر ژئوپلیتیک مرزها»، و درحالی که وزارت خارجه بر حفظ حاکمیت ارمنستان و عدم تغییر مرزها تأکید دارد، اظهارات اخیر درباره «حساسیتزدایی نسبت به زنگزور» این نگرانی را ایجاد میکند که ممکن است، از مخالفت قاطع خود کاسته باشد . این در شرایطی رخ میدهد که حتی پیشنهاد ترکیه برای نامیدن این مسیر به «دالان تورانی ناتو» ماهیت تهاجمی آن را آشکار میسازد.
کریدور ترامپ در زنگزور، حتی اگر در کوتاهمدت به عنوان «دستاورد صلح» توهمزا باشد، تحمیل نظم جدیدی بر قفقاز است که پیامدهای آن ثبات منطقه را برای دههها تهدید خواهد کرد. این طرح، آتش زیر خاکستری است که میتواند به درگیریهای جدید دامن بزند. تاریخ به ما آموخته است که حضور نظامی آمریکا در نقاط استراتژیک جهان ــ از عراق تا افغانستان ــ نه ثبات که آشوب به ارمغان آورده است. اکنون تبدیل مرزهای ایران و ارمنستان به میدان آزمایش پروژههای هژمونیک واشنگتن، تهدیدی وجودی برای تمامیت ارضی کشورها و توازن قوای منطقه است. تنها مقاومت جمعی ایران، روسیه و نیروهای ملی در ارمنستان میتواند این توافق استعماری را خنثی کند؛ توافقی که نام «صلح» بر آن نهادهاند، اما در واقع سند مرگ حاکمیت ملتها و تولد مستعمره نوین است.
مهدی تهرانی
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی
بدون نظر تا کنون
مکالمات را مشاهده کنیدبدون نظر!
شما بایدوارد شوید برای ارسال یک نظر.